یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان

«... این را تو خود می دانی، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر که هست - باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی، من فقط می توانم نشانی هایش را به تو بدهم:

آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" می خواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا " پیام" را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به "فرار" می خواند. آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند؛ ابراهیمی و "ضعف اسماعیلی" ات، تو را بازیچه ابلیس می سازد.

در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی ات تنها یک چیز هست که برای بدست آوردنش، از بلندی فرود می آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل توست، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع، و حتی، یک " نقطه ضعف"!

... و اکنون، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده‌ای. اسماعیل توکیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیت؟ زیبایی‌ات؟ و .... من چه می‌دانم؟ این را باید خود بدانی و خدایت. من فقط می‌توانم نشانی هایش را به تو بدهم، آنچه تو را در راه ایمان ضعیف می‌کند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند،آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام حق را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تاویل‌های مصلحت‌جویانه و ... به فرار می‌کشاند و عشق به او کور و کرت می‌کند و بالاخره آنچه برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل تو است! اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی، یا حالت، یا یک وضع، و یا حتی یک نقطه ضعف! تو خود آن را هر که هست و هر چه هست باید به منی آوری و برای قربانی انتخاب کنی. چه: ذبح گوسفند به جای اسماعیل قربانی است، و ذبح گوسفند به جای گوسفند قصابی!!! »

ای عزیزان به شما هدیه زیـــــــــزدان آمد
عید فرخنـــــــده ی نورانی قربـــــــــان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعــــه ی حضــرت ســـبحان آمد

 

بر پیکر عالم وجود جان آمد
صد شکر که امتحان به پایان آمد
از لطف خداوند خلیل الرحمن
یک عید بزرگ به نام قربان آمد
.
.
.
عید قربان زنده دارد یاد قربان‌گشتگان را
پاسداران و اسیران و به خون آغشتگان را
خیز و در این عیدقربان سوی قربانگاه رو کن
معنی بیت و حرم را در شهادت جست‌وجو کن
.
.
.
عید قربان عیدی که یاد بود خاطره است
خاطره یک پدر و قصه یک پسر
عیدی که یادبود ابراهیم خلیل است
عیدی که قصه ایثار اسماعیل
بیائید به یاد بود بابای ابراهیم به قربان گاه برویم
و الله اکبر را زمزمه کنیم
.
.
.
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانى و صدقات و احسانش
بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است . . .
.
.
.
ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را . . .
.
.
.
شوق دیدار قرار از دل ِ بیمار  زدست / هی به تن ، حال ِ دل ِ زار نبینی چه نشست
گفتمش خیز به پا موسم ِ حج ، چون دگران / خانه را سیر تماشا ، دلِ معشوقه پرست
.
.
.
بگذر از فرزند و جان و مال خویش
تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند
سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
.
.
.
نگارا عید قربان است قربانت شوم یا نه ؟ / نگفتی یک دمی آیا که مهمانت شوم یانه ؟
برای طوف کویت جامه احرام بر بستم / گدای دوره گرد گوشه خوانت شوم یانه ؟
.
.
.
عید است بیا بخانه ام قهر مباش / مغرور ترین دختر این شهر مباش!
قربان تو گردم همگی میخندند / عیدانه بده و تلخ چون زهر مباش
.
.
.
زندگی‌تان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاکی چشمه زمزم
عیدتان مبارک
.
.
.
خاک عرفات را , آب زمزم را , کوه حرا را , جرات ابراهیم را ,
طاقت اسماعیل را , وصال معشوق را صاحب کعبه نصیبت کند . . .
عیدتان مبارک .
.
.
.
خدایا :موری همصحبت سلیمان ،گوسفندی لایق قربان ،
عنکبوتی محافظ قرآن،سگ اصحاب کهف همنشین انسان !!!
و من ؟؟؟؟؟!!!!!
.
.
.
عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها» در آستان «عزیزترین»
و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین . . .
.
.
.
عید قربان، جلوه‌گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است
و فصل قرب مسلمانان به خداوند در سایه عبودیت . . .
.
.
.
عید قربان، عید فداکارى، ایثار، قربانى، اخلاص و عشق و بندگى، مبارک باد!
.
.
.
مبارک باد عید قربان، نماد بزرگ ترین جشن رهایى انسان از وسوسه هاى ابلیس . . .
.
.
.
خوشا «ذی‌الحجه» روز عید قربان
شروع داستان عشق و ایمان . . .
.
.
.
خواهی که تو را کعبه کند استقبال
مایی و منی را به منا قربان کن . . .
عید قربان مبارک
.
.
.
ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را . . .
.
.
.
صدای پای عید می آید.
عید قربان عید پاک ترین عیدها است
عید سر سپردگی و بندگی است.
عید بر آمدن انسانی نو
از خاکسترهای خویشتن خویش است.
عید قربان عید نزدیک شدن دلهایی است
که به قرب الهی رسیده اند.
عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است
این عید مبارک
.
.
.
از دیشب در آغل باز بود الانم بازه !
خودت میدونی ، میتونی فرار کنی !
وگرنه ….!
عید قربان مبارک
.
.
.
عید را بهانه کنیم تا به همه کسانی که دوستشان داریم
سلامی بکنیم ، نام شما در اندیشه و مهرتان در قلب ماست
عید قربان بر شما مبارک
.
.
.
در موعود نگاه زیبایت ، اسماعیل شده ام
که قربانی پشم های روشنت باشم
بگو کدام قربانگاه را برای آخرین نفسم برگزیده ای
ای خلیل من !
.
.
.
بر پیکر عالم وجود جان آمد / صد شکر که امتحان به پایان آمد
از لطف خداوند خلیل الرحمن / یک عید بزرگ به نام قربان آمد
.
.
.
خدایا ،قبله ام ، سجاده ام حرف دلم آخر تویی تو
خدایا معبد ومعبود دنیا و سر شوریده ام آخر تویی تو
عید بر  شما مبارک
.
.
.
عید قربان که پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا فرا مى رسد
عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است
در این روز، اسماعیل وجود را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کردیم
قربانى کنیم تا سبکبال شویم.
.
.
.
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را
قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک
.
.
.
خدایا قسمت می دهم هر لحظه کمکم کنی تا نفسم را
به قربانگاه درگاهت عرضه کنم و تو قربانی شدن و نلرزیدن و نلغزیدن را عنایت فرما
عید سعید قربان مبارک
.
.
.
یک شعر زیبا در مورد عید قربان
ندا آمد که، ابراهیم، بشتاب
رسیده فرصت تعبیر آن خواب
به شوق جذبه عشق خداوند
برآ، از آب و رنگ مهر فرزند
اگر این شعله در پا تا سرت هست
کنون، یک امتحان دیگرت هست
مهیا شو طناب و تیغ بردار
رسالت را به دست عشق بسپار
صدا کن حلق اسماعیل خود را
به قربانگه ببر هابیل خود را
منای دوست قربانی پسندد
تو را آن سان که می دانی، پسندد
خلیل ما! رضای ما  در این است
عبودیت به تسلیم و یقین است
ببین بر قد و بالای جوانت
مگر، نیکو برآید امتحانت
نفس در سینه افتاد از شماره
ملائک اشک ریزان در نظاره
پدر می بُرد فرزندش به مقتل
که امر دوست را سازد مسجّل
پدر آمیزه ای از اشک و لبخند
پسر تسلیم فرمان خداوند
منا بود و ذبیح و شوق تسلیم
ندا پیچید … در جانِ براهیم
خلیلا! عید قربانت مبارک
قبول امر و فرمانت مبارک
پذیرفتیم این قربانی ات را
پسندیدیم سرگردانی ات را
بر این ذبح عظیمت آفرین باد
شکوه عشق و تسلیمت چنین باد
خلیل الله … ای معنای توحید
کنون تیغت گلوی نفس بُبرید
کنار خیمه هاجر در تب و تاب
که یا رب این دل شوریده دریاب
گلم اینک به دست باغبان است
مرا این فصل سبز امتحان است
اگرچه مادری درد آشنایم
خداوندا به تقدیرت رضایم
اگرچه می تپد در سینه ام دل
اگرچه امتحانم هست مشکل
خداوندا دلم آرام گردان
مده صبر مرا در دست شیطان
خدای عشق مزد عاشقی داد
برای دوست قربانی فرستاد
موحّد جز خدا در جان نبیند
در این آیینه جز جانان نبیند
.
.
.
ای عزیزان به شما هدیه ز یـزدان آمد / عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول / رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد
.
.
.
خوشا «ذی‌الحجه» روز عید قربان  / شروع داستان عشق و ایمان
خواهی که تو را کعبه کند استقبال  / مایی و منی را به منا قربان کن
.
.
.
عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها»
در آستان «عزیزترین»، و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین . . .
.
.
.
عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل
عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس
عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک . . .
.
.
.
آنگاه که ابراهیم، اسماعیل را به قربانگاه عشق برد
این ذات اقدس الهی بود که جلوه گر شد.
این عشق آموختنی است
عید سعید قربان مبارک
.
.
.
عید قربان به حقیقت زخداوند کریم / آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلهاچو کویری ست پر از فصل عطش / بر کویـر دل ما نعمت باران آمد
.
.
.
خوشا آنان که با حق آشنایند / مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم اسماعیل خود را / فدای امر الله می نمایند
.
.
.
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را
قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک
.
.
.
ای تو جان نوبهاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
ای تو شور آبشاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
آمدی چون ماه تازه، تیغ بر کف، خنده بر لب
آمدی ای عید قربان! خوش رسیدی، خوش رسیدی!

 

 

 

عیدقربان، جشن رهیدگی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین
بر همه ابراهیمیان مبارک باد . . .
.
.
.
در وصف تو ای گل مرا جانی هست / یادم آمد گذر از نفس نشانی هست
به وقت سرور و مستی ات، سالها / در عید سعید قربان شادمانی هست
عید قربان بر همگان میارک باد
.
.
.
شعر عید قربان
عید قربان آمدومن هم شدم قربانیت
گرچه من دعوت ندارم آمدم مهمانیت
مفلسم آهی ندارم در بساطم ناگزیر
این دل صد پاره و چشمان تر ارزانیت . . .
.
.
.
عیدقربان ، جشن رهایی ازاسارت نفس وشکوفایی ایمان ویقین
عیدسرسپردگی و بندگی بر شما مبارک . . .
.
.
.
پیامک عید قربان
اتمام حجت کردم
طاقتم طاق شده
درد فراق وصل تو را می طلبد
این عید قربان ، قربان تو می شوم . . .
.
.
.
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش
با قربانى و صدقات و احسانش
بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است . . .
.
.
.
اس ام اس ویژه عید قربان
ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را . . .
.
.
.
بگذر از فرزند و جان و مال خویش
تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند
سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند . . .
.
.
.
عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها» در آستان «عزیزترین»
و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین . . .
.
.
.
عید قربان، جلوه‌گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است
و فصل قرب مسلمانان به خداوند در سایه عبودیت . . .
.
.
.
عید قربان، عید شرافت بنى آدم است و کرامت انسانى اش
جشن رها شدن از قید پدرانى است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه ها مى کردند . . .

 

 

عید قربان گرچه آیین خلیل آزر است / ملت اسلام را امروز زیب و زیور است

حبّذا عیدى که سرخ از خون قربانى او / گونه اسلام و روى ملت پیغمبر است . . .

.

.

.

بگذر از فرزند و جان و مال خویش / تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند

سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست / تا چو اسماعیل، قربانت کنند . . .

 

.

.

.

مبارک باد عید قربان ، نماد بزرگ ترین جشن رهایى انسان از وسوسه هاى ابلیس . . .

.

.

.

عید قربان، عید سربلند بیرون آمدن از امتحان عبودیت است . . .

.

.

.

نگارا عید قربان است قربانت شوم یا نه ؟ / نگفتی یک دمی آیا که مهمانت شوم یانه ؟

برای طوف کویت جامه احرام بر بستم / گدای دوره گرد گوشه خوانت شوم یانه ؟

.

.

.

عید است بیا بخانه ام قهر مباش / مغرور ترین دختر این شهر مباش

قربان تو گردم همگی میخندند / عیدانه بده و تلخ چون زهر مباش . . .

.

.

.

عید قربان

عید شرافت بنى آدم است و کرامت انسانى اش

جشن رها شدن از قید پدرانى است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه ها مى کردند . . .

.

.

.

عید قربان

بالاترین نقطه اى است که اوج مقام بشر تعیین مى شود

و تا ابد، درجه ایمان با همان نقطه سنجیده مى گردد . . .

.

.

.

عید قربان، یادآور زیباترین نمونه تعبد انسان در برابر خداوند متعال است . . .

.

.

.

عید قربان، عید فداکارى، ایثار، قربانى، اخلاص و عشق و بندگى، مبارک باد . . .

.

.

.

عید قربان

جلوه‌گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است و فصل قرب مسلمانان به خداوند در سایه عبودیت . . .

.

.

.

عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها» در آستان «عزیزترین»

و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین . . .

.

.

.

خوشا «ذی‌الحجه» روز عید قربان / شروع داستان عشق و ایمان

خواهی که تو را کعبه کند استقبال / مایی و منی را به منا قربان کن

.

.

.

حلول تازه داده فیض سبحان / چه زیبا منجلی شد «عید قربان» . . .

.

.

.

ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم / به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را

کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان / نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را . . .

.

.

.

عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانى و صدقات و احسانش

بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است . . .

.

.

.

عید سعید «قربان» ، جشن «تقرب» عاشقان حق مبارک . . .

.

.

.

عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست / بعد آن ،عید غدیر، روز ولای حیدر است

عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک

.

.

.

عیدقربان، جشن رهایی ازاسارت نفس وشکوفایی ایمان ویقین ،عیدسرسپردگی وبندگی

عیدنزدیک شدن دلها به قرب الهی برهمه مسلمانان مبارک باد . . .

.

.

.

عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا بر شما مبارک . . .

.

.

.

نزول فیض رب العالمین است / حلول «عید قربان» در زمین است

.

.

.

عید قربان عید عبادت و بندگی و عید اطاعت از قادر یکتا برشما تهنیت باد . . .

.

.

.

عیدقربان، جشن رهیدگی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین بر همه ابراهیمیان مبارک باد . . .

 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد
پيوندها